من برگشتم با کوله باری از خالی
سالهات این سرزمین را ترک کرده ام
اما دوباره برگشتم, امروز اینجام تا بگم
تا زمان مرگ خواهم گفت از خودم از ارزوهام که زیر پا له شد اره
اینجام تا فریاد بزنم ,انقدر داغونم که برگشتم دیوار های این خانه کوچکی ک ساخته بودم را خراب کنم
شاید که ارام شوم
بازم سلام دوستای گلم
این پست رو گذاستم نگید بی معرفته یا خودشو میگیره لینک نمیکنه
به خدا خیلی دوست دارم لینکتون کنم
اما وقتی رو لینک وب کنار نظراتون کلیک میکنم
نمیتونم وارد وبتون بشم مستقیما
لطفا لطفا خواهش میکنم ادرس وبتونو برام بنویسید
دوستون دارم
هاله
رفت
برای همیشه
دیگر هیچ راه بازگشتی نیست
تنهاییم مبارک.....
سلامتی اونی که خوشحاله دلمو شکسته
ولی....
نمیدونه اون چیزی ک شکسته تصویر زیبای خودش
بود که تو دلم ساخته بود
نمی گذاشتم...
به این راحتی دلم را ببری!!!
اگرمیدانستم بعد از تو
چقدر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دل میخواهد
خدایا برای عشقم
با قسمتت میجنگم
پس خط و نشان جهنمت را به رخم نکش
که جهنم تر از نبودنش را
سراغ ندارم......
تو را دوست دارم بدون انکه علتش را بدانم
محبتی که علت داشته باشد
یا احترام است یا ریا
(آلفونس دولامارتین)
میخوابم ای زیباترین
درخواب شاید دیدمت
در حقیقت که مال من نشدی!!!!!!
کوچکتر که بودم
فکر میکردم تنهایی یعنی
وقتایی که هیشکی خونه نیست....
سلام
بچه ها وقتی نظر میذارید یادتون نره
ادرس وبلاگتون رو برام بذارید
بنویسید تا بتونم لینکتون کنم
بازم میگم یادتون نره
ونظر یادتون نره....
میان دلتنگی هایم باش تا
فراموشت نکنم...
تا به یادداشته باشمت....
تا بویت را حس کنم....
تا بدانم که هستی...
تمام دنیام قلبمه...
دنیام باشه واسه تو...
تا بدانی میان ثانیه های دلتنگیهام
تو وجودداری
فقط تو....
نبودنت ها را با خیال بودنت به هم بافته ام
چه سنگین شده این شال گردن
داردبغضم را در گلو خفه میکند....
من بی تو بودن را...
با پرنده های ایوان...بادوخط شعرشاملو...
با ابرهای نمناک اسمان...
با غزلی از حافظ....
به همین سادگی سر میکنم....
چمدانت را که به دست می گیری
چیزی در من از دست میرود
باورکردنی نیست
که چگونه
حجم اینهمه خاطره
در چمدان کوچکت جا میشود
برایم دعا کن!اجابتش مهم نیست!
نیازمن آرامشی است که بدانم تو به یاد منی
خدایا....
بارها همان جایی دستم را گرفتی که.
می توانستی مچم را بگیری
فردا را به امید انکه
درآغوشم بگیری شروع میکنم....
در اين دنيا فاصله ها مارا از هم دور كرده است
نميدانم چگونه به تو خواهم رسيد ميگويند
ادم هاي خوب در بهشت باهم هستند اما اگر جهنمي شدم چه....
سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد
کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد
کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم
که هرشب حرق دستاتو به آغوشم بدهکارم
تو با دلتنگی های من تو با این جاده هم دستی
تظاهر کن ازم دوری تظاهرمیکنم هستی
تواهنگ سکوت تو به دنبال یه تسکینم
صدایی تو جهانم نیست فقط تصویر میبینم
یه حسی از تو در من هست که میدونم تو رو دارم
واسه برگشتنت هر شب درهارو باز میذارم
اگر یک روز از زندگی من باقی مانده باشد...
از هر جای دنیا چمدان کوچکم را می‌بندم راه می‌افتم...
ایستگاه به ایستگاه…
مرز به مرز…
پیدایت میکنم ، کنارت می‌نشینم
بهت میگم تا بی نهایت دوستت دارم…
چه حال مزخرفی دارم
نه میتونم تورودوست داشته باشم....
نه غیرتورو......
تجویز دارو .. برای خیلی از ماها …
فـاحـشه را خــدا فـاحـشه نکــرد؛
آنـان کــه در شـهـر نـان قســمـت میکنـند،
او را لنـگ نـانی گــذاشتند تـا هــر زمــان کـه لنــگ هــم آغــوشــی مـاندند،
او را بـه نانی بــرســانند.....
(دکتر علی شریعتی)
شاید یه کسی شبا برای اینکه خواب تورو ببینه
به خدا التماس می کنه!!
شاید یه کسی به محض دیدن تو دستاش یخ می کنه و
تپش قلبش مرتب بیشتر می شه!!!
مطمئن باش یه کسی شبا به خاطر تو؛
تو دریایی از اشک می خوابه!!!!
ولی تو اونو نمی بینی....
تـــنـهایی هــــم مـــد شــده . . .
هــمه بــه هــم خــیانـــــت مــیکنند و
بــعــد
فـــریــاد میـزنند کــه
تـــنـهــایـیـــــــم . . .
هرصبح مادرم میگوید باز که دیشب آب دهانت بالشت راخیس کرده!
من لبخندمیزنم ومیگویم خداروشکر که هنوز از گریه های شبانه ام بیخبر است...
از انســـان هــای احســـاسـی بیشـتــر بتـرســید :
آن هـــا قـــادرنـد ناگهــانی
دیگــر گـــریه نکننـد
دوســــت نـداشتـه بـاشـند
و قیــد هـمـه چـیـز را بـزننـد
حـتی زنــدگی . . .
اکـثـــر آدمـهــایـی کــه میگـن مــن از دروغ متنـــفـرم ،
در حـقــیـقـت از دروغ شـنـیدن متنـفـرند ، نـه از دروغ گفـتـن . . . !!!
همیشــه وفــاداری آدمهــا را . . .
زمـــان ثـابـــت مـی کـنـد نــه زبـان . . . !
حــق باتــوسـت.......وحــشی ام!!! خـــون دل خــوردم، هــار شــدم.....!!!
به یاد تـــو زنـدگی کـردن چـه کــم خــرج اسـت . . .
نــه خــواب میخــواهـد . . . نــه خــوراک . . .
اگـــــه بـهش زنـــگ ميزني ُ رد ميکنه . . .
اگـــــه بهش ميگي دوسـ ـت دارم و اون فقــــط ميخنده . . .
اگـــــه شـــــبآ بدون شبــخير گفتن تــــو خوآبش ميـ ـبره . . .
يعني تــــآريخ انقضـ ـآي ِ تــو توي دلــــش تموم شده . .!
اين يـ ـ ه قـــــآنونه . . !
بــــآ قـ ـآنونِ آدمــــآ نجــــنگـ . .!
غــرورت لــــِه ميشهــ . . .!
ليلي شدم مجنون شدي، شيرين شدم فرهاد شدي
حوا شدم بعيد مي دونم آدم بشي!!!
خدايا در آفرينش مردها کيفيت را فداى کميت نکن
کمتر خلق کن ولى آدم خلق کن!
امروز باورم شد که تو خسته تر از آن بودی
که بفهمی دوست داشتنم را
از من که گذشت اما هرجا که هستی خسته نباشی …
ايــــــن روزهــــــا اگــــــه کــــسي گفــــت:
”من عـــاشـــقـــتــــم”…
بـــپــــرس: تــــا ســــاعــــــت چنـــــد....؟
دلـــــم را تهـدیدکرده امکه اگــر یکــ بار دیگر بهانه ات را گـرفت …
می دهــم دوباره بسوزانیش...!!!
.
.
.
بـایــــد کسیرا پـیـدا کـنـم
کـه دوسـتـم داشـتـه بـاشـــــد
آنـقـدر کـه یـکــــی از ایـن شـب هـای لـعـــنـتـــــــی
آغـوشـــش را بـرای مـن و یـک دنیا خـسـتــــگـی ام بـگـشــــایـد
هـیـــــچ نـگـویـد .
هـیـــــچ نـپـرسـد .
بــــرایــــم کتـــاب بـــخوانـــد
مـرا در آغـوش بـگـیـرد
و یـــک بوسه
فـقـــــط همین
دورافتاده ام!
دور از کسی که دوستش دارم
هیچ وقت فاصله هارانمی بخشم
ببین مرا چه گونه جادو کردی ؟ هنوز هم نمی توانم
آن گونه که بودم ، باشم . هنوز هم نمی توانم – روزها بعد از نبودنت انسان دیگری
را آنگونه که تو را ساختم برای خود بسازم
سخت ست اما خداحافظ
از دست دادمت ، به راحتی یک نفس ، به آسانی یک پلک ، سخت ست ؛ ولی انگار باید
بگویم خداحافظ .ای تمام آن چه دارای ام بودی در این روزگار سخت ، خداحافظ .
غـــمـــگيـــنـــم…
هـــمـــاننـــد دلـــقـــکـــي کـــه روي صـــحـــنه چشـــمـــش
بـه عـــشـــقـــش افتـــاد کـــه بـــا معـــشـــوقـــش
بـــه او ميـــخـــنـــدد…
گــــــاهـــي شـــايـــد لازم بـــاشــــــد
از يـــــــــاد بــــــبـــريم...
نگــــــاه آن هـــايي که با نبــــــودنشــــــان،
بــــــودنـــمـــان را بـــه بـــازي گرفتـــند!!!
سلامتی دختری که تو سن 27 سالگی آلزایمر میگیره
به طوری که تمام هستیش یادش میره
ولی حاضر نمیشه اون لحظه ای که با عشقش رو برو شد رو از یاد ببره
من....!!!
مرا که میشنـاسی؟! خودمم
کسی شبیه هیچکس!
کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی
مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر
اگر نوشته هایم را بیابی ، منم همان حوالی ام!!
همه جا هستی لعنتی
در نوشته هایم ,در خواب وخیالم, در دنیایم
تنها جایی که باید باشیوندارمت کنارم است!!!!!!
نگاهم کردو پنداشتم دوستم دارد,
در نگاهش هزاران شوق عشق را خواندم,
نگاهم کرد,
دل به او بستم,
نگاهم کرد......
اخ .....
اخ که بعدها فهمیدم فقط نگاهم کرده...
عقربه ها می دوند
ثانیه ها می گذرند
و دوباره
به ساعت با تو بودن
نزدیک می شوم
بگذرید ای لحظه های تنهایی
مرا به او برسانید
به او که وجودش سراسر خواستن است
و حضورش اوج هیجان
به او که آغوشش آرامش محض است
بقیه ادامه مطلب....
خاطرات خيلي عجيبن
گاهي اوقات مي خنديم
به روزايي که گريه مي کرديم
گاهي گريه مي کنيم به
ياد روز هايي که مي خنديديم…
چقـــــــــــــدر ديـــــــــــر فهميــــــــدم
کـــــــه مخـــــــــــاطب “خـــــــــــاص” مـــن متعــــلق بــه “عـــــــــــام” بــــود
ديوانگي شاخ و دم ندارد
همين که ساعتها و روزها
به فکرو خيال کسي هستي که به فکرت نيست
خود نوعي ديوانگيست
امشب
از ايـــــنجا
صدايت ميـــــکنم !
تو
از آنــــــجا بغلم کن ! …
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
